در جریان برگزاری نمایشگاه ایران پلاست، زمانی که برخی از صنعتگران به غرفه شرکت “دستاورد مهندسی کیمیا بنیان کیا یا به اختصار KBK” مراجعه می کردند و/یا هنگامی که با برخی از صنعتگران قدیمی آشنا با نام دیر باز ترین نشریه صنعت پلاستیک در ایران و دو قاره آسیا و آفریقا (به شیوه ای که در آن زمان نشریه منتشر می شد) یعنی “نشریه صنایع پلاستیک” مواجه می شدیم، بسیاری از آنان بر یک نکته تاکید داشتند: ” چرایی توقف انتشار آن رسانه مستقل و “بی پروا” و مدیریت و برخی از کارکنان آن که حدود ۳۵ سال حرف دل صنعتگران زحمتکش این صنعت مصیبت زده را فریاد می کرد! “ صنعتگرانی که در این روزگار سوداگری سرمایه هاشان را پیچ کرده اند به زمین های این دیار کهن، تا از مشاغل و معشیت مردمانش در این شرایط نابسمان حمایت کنند، همانانی که می توانستند مثل برخی دیگر از به اصطلاح اصحاب قلم، بدل شوند به نوسانگیران و ماله کشان بازارهای مالی و با دپو کردن روزی خلق الله و دهها و چه صدها راه و روش دیگر، بیاسایند. اما به جای اندیشیدن به خود، راه صراحت کلام با ادارات دارایی، مالیات، بیمه، وزارت صمت ، اتاق بازرگانی و دهها دستگاه و نهاد بوروکراتیک دیگر را برگزیده بودند و عجبا که حضور هم داشتند. می دانید چرا؟ برای آنکه سخن نخست آن نشریه، درد دل کارکنان همان دستگاهها هم بود. پس عبور از بسیاری از خطوط قرمز را نادیده گرفته و اجازه می دادند که نشریه به راه خود ادامه دهد. آنها حضور داشتند تا تلاش کنند برای چرخیدن روانتر چرخ تولید به امید فرداهای بهتر! این زحمتکشان عزیز که آسودن را انتخاب نکردند، از شخص مهندس ساعت نیا می پرسیدند که شما را چه شد؟ پس شما کجا هستید؟کجا رفتید؟ شما صدای رسا و بی سانسور صنعتگران بودید!! بماند که چه شد و چه گذشت که نه گفتنی است، نه این مختصر را توان واگویه است! اما و در عین حال، پاسخ این عزیزان نه اصلا برخی حرف ها و رازهای نهانی است که قرار نیست آشکار شوند. بلکه حدیثی است پر آب چشم که شاید روزی به آسیب شناسی آن پرداخته شود.
ذکر این نکته ضروریست که وقتی که بسیاری از همکاران و بزرگان قدیمی صنعت از عدم فعالیت رسانه فارسی زبان صنعت سخن می گفتند، منظور به هیچ عنوان این نیست که همکاران عزیز و زحمتکش دیگر ما که در این سالها به هر کیفیت فعالیتشان را ادامه داده اند، کار کوچکی می کنند. تنها به نظر می رسد این گروه از صنعتگران بیشتر با روش و منش “صنایع پلاستیک” توافق نظر و همدلی بیشتری دارند، والا واضح و مبرهن است که در این روزگار هر آنکس که هنوز کار رسانه می کند و به فرهنگ و خدمت به صنعت به هر شکلی می پردازد، کاری می کند کارستان و ما چون همیشه به همکاران زحمتکش مان در جمیع رسانه های پلیمری دست مریزاد و خدا قوت می گوییم و بر این حقیقت اظهر من الشمس واقف و معترفیم. صحبت تنها بر سر روش ها و استراتژی هاست و ما به نوبه ی خود برای تمام روش ها و منش ها در جمع رسانه های پارسی زبان صنعت، خاصه صنعت پلاستیک احترامی بس عمیق قائل هستیم.
آنطور که به عنوان یک ناظر بیرونی متوجه شدم، رویکرد حلاج وار و فاش گویانه صنایع پلاستیک که امضای مهندس ساعت نیا را بر خود دارد، بیشتر مورد پسند این گروه از صنعتگران عزیز بوده است. به هر روی، ما دیدیم این رسم مروت نیست که زحمتکشان صنعت همچنان در صحنه باشند و در این شرایط وخیم فعالیت کنند و ما دست از حمایت و واگویه بی پرده دردهای آنها خطاب به مدیران و تصمیم سازان بکشیم. پس تصمیم گرفتیم با همان خطی مشی همیشگی “صنایع پلاستیک” ، مبتنی بر صداقت، صراحت، با هدف بهبود شرایط صنعت بزرگ پلاستیک، و رویکردی آموزشی – پژوهشی دوباره کار را از نو بیاغازیم و امیدست که با کمک همین عزیزان، پر توان این راه را ادامه دهیم که به قول حضرتش :
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هوادارانِ کویش را چو جانِ خویشتن دارم
به کام و آرزویِ دل چو دارم خلوتی حاصل
چه فکر از خُبثِ بدگویان، میانِ انجمن دارم
الا ای پیرِ فرزانه، مَکُن عیبم ز میخانه
که من در تَرکِ پیمانه دلی پیمانشِکن دارم
پس بسم الله گفتیم و کار آغاز شد.
روزبه ساعتچی
تصویر زیر نمایانگر روزیست که این تصمیم گرفته شد