در شرایطی که بزرگترین نمایشگاههای جهان در برنامه های خود تجدید نظر کرده و نمایشگاهی به شهرت CHINAPLAS قرار است نمایشگاه بعدی خود را به صورت آنلاین برگزار کند و نمایشگاه پلاستیک عمان هم این رویداد را به تعویق انداخته (کلیک کنید)، سوابق پولسازی برنامه های نمایشگاهی برای شرکای صمت مدتهاست برنامه های نمایشگاهی را راه انداخته بی آنکه حتا واکسیناسیون بازدید کننده ها را کنترل کنداز یک سو و منافع خاص ایران پلاست برای ساختمان سئول، مسوولان تازه وارد این ساختمان را به فکر برگزاری مجدد این نمایشگاه انداخته است، آن هم کمتر از یک سال نسبت به دوره قبل.
خوب به خاطر دارم که در دوره قبل که چندین بار هم به دلیل شیوع بیماری کورونا این نمایشگاه به تعویق افتاد، ما در همین فضا بارها هشدار داده بودیم که به دلیل سرکوب نشدن پاندمی کورونا چنین اقدامی اشتباه است. و بعد از آن بود که از گوشه و کنار بازهم خبر فوت عزیزانی را که دست کم در ایران پلاست هم شرکت کرده بودند، می شنیدیم.
فارغ از این موضوع که امکانات فضای نمایشگاهی تهران واقعا توان پیشگیری از انتقال ویروس کورونا و گونه های جدید آن را ندارد، و هیچ یک از پروتوکل های بهداشتی در آن رعایت نمی شود، این بار که به دلیل کم تجربگی مدیرانی که در دولت جدید به سرعت جای مدیران پرتجربه تر سابق را می گیرند، این نمایشگاه فقط می تواند محل هزینه کردهایی باشد که احتمالا مورد قبول وزارت دارایی هم قرار نخواهد گرفت.
در این چند روز اخیر که توانستم با چند تن از مدیرانی که حدس می زدم در نمایشگاه حاضر شوند، گفتگو کنم، اکثر انان علت اصلی حضور خود را حضور فلان رقیب اعلام کردند. غافل از اینکه تعدادی قابل شمارش از حاضران به دلیل ریاست در هیات مدیره ها و یا عضویت در تشکل ها و اتاق های بازرگانی ایران با چین و ماچین (اصطلاح است، شخصی خاص مورد نظر نیست) با حضور در نمایشگاه چند سره بار می کنند و دریغ از یک اقدام جدی به نفع اعضای خود.
آیا ایران پلاست بین المللی خواهد بود؟
خیر. بی تجربگی مدیران جدید که واقعا افتخار آشنایی با هیچ یک را ندارم، همین بس که در این وانفسای سختگیری های جهانی در رابطه با مسافرت ها، هنوز دست از حذف واژه ی جهانی ر نداشته اند که هیچ، تازه شعار آن را هم “کسب و کار” جهانی قرار داده اند. همین شعار یا به اصظلاح معروف موتیویشن یا مشوق یا پیام اصلی نشان می دهد که آقایان چقدر از غافله بازمانده اند. در واقع هنگامی که در همین فضا برای نخستین بار بنر نمایشگاه و پیام آن را دیدیم یاد آن تمثیل معروف افتادم که: “یارو رو به ده راه نمی دادند، سراغ کدخدا را می گرفت”. دست کم اگر پیام آن را “جشن آغاز چپاول چین” قرار می دادند” یک مقدار به صداقت اقایان باور پیدا می کردم.
عزیزانی که می خواهید طی روزهای دهه فجر که تمام فکرها و بودجه ها به سمت و سوی برنامه های دهه فجر قرار دارد و بعید است که حتا یک معاون رییس جمهور هم از شما دید کند، اگر پول اضافه برای دور ریختن دارید، لطفا آن را برای کمک به هم میهنان زلزله زده، سیل زده، فقر زده، پشت بام خواب، گور خواب، اتوبوس خواب و گرسنه ی خود اختصاص دهید. باور کنید اینها حتا نخواهند توانست دربان سفارت بنگال غربی را هم به عنوان دیدار سفیر از نمایشگاه به شما غالب کنند.
از من گفتن.
احمد علی ساعت نیا
۲۸ دی ماه ۱۴۰۰