به گزارش صنایع پلاستیک، همزمان با رشد آهنگ رشد دلار نیمایی که به گفته همتی رییس بانک مرکزی به قصد، تک نرخی کردن قیمت ارز صورت گرفته است، پلیمرها به عنوان یکی از کلیدی ترین و پرمصرف ترین مواد اولیه در صنایع گوناگون نظیر بسته بندی، ظروف یکبارمصرف، لوله و اتصالات، درها و پنجره ها، البسه و سایر صنایع مرتبط با صنعت پلاستیک، به قیمت هایی رسیدند که در تاریخ این مواد بی سابقه است.
روزنامه دنیای اقتصاد، که قیمت پلیمرها را به صورت هفتگی با شاخصی به نام شاخص قیمت پلیمرها می سنجد، این هفته رشدی ۸۰ درصدی را در این شاخص نسبت به ابتدای سال جدید به ثبت رساند که همین مساله زنگ خطر را برای صنایع تکمیلی به صدا در آورد. این رشد قیمت مواد اولیه، می تواند منجر به رویداد اثرات سو و مخربی شود، که کمترین آنها تشدید رکود حاکم بر این صنایع و ورود آن به فاز رکود تورمی است. یعنی حالتی که در آن، برای تولیدکننده از یکسو، تولید زیر قیمتی که مواد اولیه و سایر جوانب تولید را پوشش دهد، ارزش ندارد و از سوی دیگر قیمت تمام شده این فرآیند در بازار خریداری ندارد، چرا که قدرت خرید خانوارها، در اثر کاهش ارزش پول ملی به شدت کاسته شده است.
به این معنا، پیوند زدن قیمت پلیمرها به یک متغییر به شدت ناپایدار و نوسانی نظیر دلار، آنهم در اقتصاد بحران زده کشوراین ایراد اساسی را دارد که وقتی فنر رشد دلار در مقابل ریال رها می شود، از یکسو باعث افزایش قیمت تمام شده محصولات می شود و از سوی دیگر درآمد و قدرت خرید خانوارها را که به ریال است، تضعیف می کند. نتیجه این مجموعه، تغییر اولویت ها و عدم خریداری یا توان خریداری این محصولات پلیمری است، که هزینه تولید را به تولیدکننده بازنمی گرداند، و تولیدکننده اگر از بنیه مالی خوبی برخوردار باشد، ناچارست در سری بعدی تولید، قیمت را افزایش دهد، و این سیر باطل تا جایی ادامه می یابد که از دست رفتن مشاغل و درآمدها می انجامد که در شرایط کنونی اقتصاد ما نوعی فاجعه به شمار می رود. چرا اثرات وضعی اشتغالزدایی ناشی از پیوند زدن معشیت خانوار به دلار، در حوزه های اجتماعی، فرهگی، اقتصادی و سیاسی و حتا امنیتی بسیار قابل توجه خواهد بود.
در میان تولیدکنندگان شاید گروه کوچکی که صادراتشان هنوز به کشورهای همسایه ادامه دارد، بتوانند تا حدی افزایش قیمت مواد اولیه و ریسکی که از این ناحیه متوجه کسب و کارشان شده است، پوشش بدهند اما آنها هم بالکل از تبعات افزایش لجام گسیخته قیمت مواد پلیمری در امان نیستند. چرا که در بازارهای مقصد صادراتی نیز، آنها با کاهش قدرت چانه زنی و رقابت مواجه می شوند و هر آن باید منتظر جایگزین شدن اجناسشان با رقبای منطقه ای و جهانی باشند، که گاها از نظر قیمتی محصولات مقرون به صرفه تری را تولید می کنند و گاها از نظر کیفی مصنوعات قابل توجه تری را به بازارهای صادراتی می آورند و یا حتا ممکنست در هر دو زمینه قدرتمندتر باشند.
این تازه حکایت بخش کوچکی از خیل بزرگ تولیدکنندگان است که عاقبت نسبتا خوشی دارند، آن تولیدکنندگانی که حوزه توزیع محصولشان بازار داخل است، همین شانس را هم ندارند و افزایش قیمت پلیمرها، مستقیما بر قیمت نهایی محصول آنها اثر گذاشته و احتمال فرو رفتن در شرایط رکودی یا رکود با انتظارات تورمی برای آنها فراهم می آورد، که به معنای ریسک بسیار بالا برای ادامه کسب و کارشان است. در واقع تولیدکنندگان محصولات و مصنوعات برای بازارداخلی، هیچ شانس یا فضایی برای پوشش ریسک خود ندارند، و به نوعی دیر یا زود، در صورت ادامه این وضع محکوم به فنا هستند. برای آنها شانسی برای خروج از این اغمای خودخواسته متصورر نیستم.
متاسفانه افق پیش روهم اصلا مناسب نیست و نوید روزهای بهتری را نمی دهد. امروز شنبه ۱۵ شهریورماه ۱۳۹۹، قیمت میانگین خرید و فروش دلار نیمایی به رقم در حدود ۱.۳۱۰ تومان رسید، که از زمان زاده شدن و دخالت دلار نیمایی در کشف قیمت پلیمرها، یک رقم استثنایی است. در واقع عدم اعلام قیمت های پایه در هفته گذشته به علت تعطیلی تاسوعا و عاشورا در روزهای شنبه و یکشنبه، سبب گردید که اثر افزایشی رشد قابل توجه قیمت دلار نیمایی در این دو هفته، به جای اینکه در دو هفته تقسیم شود، در یک هفته محاسبه گردد و همین موضوع نگرانی ها را از نحوه اعلام قیمت های پایه فردا شانزدهم شهریورماه بالا برده است. چه اینکه چنین رشدی در یکی از دو فاکتور قیمتگذاری پلیمرها در ایران، در حالی که فاکتور دیگر یعنی میانگین قیمت های جهانی پلیمرها هم تماما صعودیست، به معنای یک جهش قیمتی در قیمت پایه پلیمرهاست که این خود معنایی جز رشد لجام گسیخته قیمت پلیمرها در بورس کالا و بازار آزاد ندارد، و این انتظار تورمی در حالی دنبال می شود که همین حالا هم قیمت پلیمرها در قله های تاریخی خود قرار دارند و تا به امروز این قیمت ها برای پلیمرها یک رکورد به شمار می آمدند.
نگاهی به معاملات این هفته؛
آیا رکوردهای ظاهرا دست نیافتنی پلیمرها، فردا دست یافتنی می شوند؟
شاخص قیمت پلیمرهای دنیایاقتصاد در هفته گذشته با ۳۳/ ۲ درصد رشد به ۱۷ هزار و ۹۴۱ تومان رسید که بالاترین میزان در تاریخ معاملات بورس کالای ایران است. این رشد نرخ از آن جهت اهمیت بسزایی دارد که هفته گذشته قیمتهای پایه جدیدی اعلام نشد و تنها رقابت برای خرید بود که به رشد قیمتها به نسبت هفته قبل منجر شد.
این رخداد نیز در کنار سایر موارد مذکور اتفاق بسیار بزرگی است که نمیتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد. اتفاقی که به وضوح نشان میدهد ذهنیت اهالی بازار افزایشی است { این در حقیقت معنای انتظار تورمی در عمل است.} و حاضر هستندکالاها را با قیمتهای بالاتری خریداری کنند شاید از قافله رشد قیمتها عقب نمانند.
همانطور که مشاهده می کنید گره زدن قیمت پلیمرها به یک عامل نوسانی چون دلار، سبب شده است که حباب دلار هم به عنوان یک ذهنیت تورمی به آفت جدیدی برای قیمت پلیمرها بدل گردد، و تولیدکنندگان بدون توجه به حقایق موجود حاضر باشند، هر قیمتی را برا تامین مواد اولیه بپردازند، با این تصور که حتما قیمت ها از این هم بیشتر خواهند شد. این پدیده اگر ادامه داشته باشد، تنها تا جایی می تواند به حیات خود ادامه دهد، که واحدهای تولیدی از نظر تامین نقدینگی توانِ تهیه پول مورد نظر برای خرید از بورس کالا را داشته باشند. از دیگر آفت هایی که معمولا در چنین شرایطی شاهد هستیم، به جان صنعت می افتد، آفت فساد در خرید و فروش مواد اولیه است. سهمیه فروشی، خروج خارج از شبکه توزیع و … زمانی صورت می گیرد که تولیدکننده دیگر از نظر قیمتی نمی تواند، با مواد اولیه ای که می خرد، محصول نهایی با قیمت تمام شده ای را راهی بازار کند که خریدار داشته باشد. از همین رو، برای ادامه حیات بنگاه خود، شروع به سهمیه فروشی در بازار آزاد می کند تا به این وسیله تنها بخشی از هزینه های عقب ماندگی تحمیل شده به وی در اثر رشد قیمت دلار را جبران نماید.
این نکته که بدون اعلام قیمتهای پایه جدید باز هم تقاضا افزایشی بوده است نشان میدهد که کابوس بهای نیمایی در تاروپود این بازار و حتی بازارهای کالایی مشابه رخنه کرده و تا زمانی که این ذهنیت همینگونه است مدیریت بازار شاید نشدنی باشد. در آخرین قیمتهای پایه اعلامی دلار ۱۹ هزار و ۴۴۳ تومان بوده ولی برای فردا نرخهای مورد محاسبه نیمایی به احتمال قوی از ۲۰ هزار تومان فراتر خواهد رفت و همین داده اثر نوسان قیمتهای جهانی یا حتی کاهش رقابت برای خرید را از بین خواهد برد. این بازی بیشتر شبیه به سرسرهای یکطرفه ولی برای رشد قیمتهاست که راه جایگزین یا دوربرگردان یا چراغ قرمز هم ندارد. تا زمانی که این شیوه یعنی احتساب قیمتها بر مبنای بهای نیمایی ارز و قیمتهای فوب منطقهای یا صادراتی ادامه داشته و قیمتهای نیمایی ارز همینگونه افزایشی باشد انتظار معجزه از این بازار را نمیتوان در نظر گرفت.
اهمیت این روندهای قیمتی از آن جهت است که شاخص قیمت پلیمرهای دنیایاقتصاد در هفته گذشته که به یک قدمی ۱۸ هزار تومان رسیده، در اوایل سالجاری حتی کمتر از ۱۰ هزار تومان را هم تجربه کرده است، یعنی در ۲۴ هفته اخیر چیزی نزدیک به ۸۰ درصد به شاخص قیمتها افزوده شده است. البته دلیل اصلی این وضعیت را باید در نوسان ارزش دلار نیمایی به شمار آورد که از رقمی نزدیک به ۱۳ هزار و ۵۰۰ تومان در روزهای ابتدایی سالجاری به بالای ۲۱ هزار تومان برای متوسط خرید هفتگی نیز افزایش یافته و هیچ بعید نیست که باز هم شاهد استمرار رشد قیمتها باشیم.
دوگانه حجم تقاضای پلیمرها
در هفته گذشته حجم داد و ستد پلیمرها در بورس کالا با ۴۳/ ۱ درصد افت هفتگی به ۷۶ هزار و ۴/ ۲۸۲ تن رسید که هنوز رقم قابل قبولی به شمار میرود. این در حالی است که حجم عرضههای مرسوم در بازار فیزیکی با ۸/ ۱ درصد افت به ۸۵ هزار و ۳/ ۴۸۹ تن رسید که به وضوح دلیل افت حجم معاملات را نشان میدهد. اما در همین مدت حجم تقاضا با ۳ درصد افزایش به بیش از ۱۳۲ هزار تن رسید که بالاترین میزان از اوایل اسفندماه سال گذشته تاکنون است، یعنی بالاترین میزان تقاضا در ۶ ماه گذشته به ثبت رسید. این رشد تقاضا را میتوان از دو مسیر متفاوت ارزیابی کرد که هر کدام آینده متفاوتی را برای بازار و صنایع تکمیلی پلیمرها ترسیم میکند.
سادهترین برآورد از رشد تقاضا آنهم در روزهای پایانی تابستان و ورود آرام به روزهای سرد سال همان افزایش تقاضای واقعی برای محصولات نهایی است که با نزدیکتر شدن به ایام اربعین شاید بتوان رد پای رشد تقاضای صادراتی به کشور عراق یا همچنین بهبود تقاضا در منطقه را مورد ارزیابی قرار داد. عرف سالهای اخیر در بازار صنایع تکمیلی افزایش تقاضا از اواخر شهریورماه است که برای امسال نیز شرایط مشابهی را میتوان متصور شد. این احتمال را میتوان پذیرفت آنهم در شرایطی که نسبت معامله عرضه پلیمرها در هفته گذشته به بالای ۸۹ درصد رسیده است که بیشترین میزان در هفت هفته اخیر است ولی این نسبت در تیرماه بالاتر از نرخ هفته گذشته بوده بنابراین باید به دنبال دلایل دیگر هم باشیم.
اینکه در هفته گذشته قیمتهای پایه اعلام نشد و بهای نیمایی ارز میل به رشد جدی داشته خود دلیل مهمی برای افزایش تقاضا در کنار نوسان پتانسیل خرید در هفته گذشته بود. برخی از اشخاص حتی واحدهای تولیدی از ترس رشد بیشتر قیمتها به خرید متمایل شدند تا جایی که افزایش تقاضا و رشد رقابت برای خرید را به همراه داشت. این تقاضا که میتوان از آن بهعنوان تقاضای احتیاطی نام برد نشان میدهد که ترس از رشد بیشتر قیمتها در دل اهالی بازار رخنه کرده و افزایش قیمت تمام شده تولیدات و امکان یا عدم امکان فروش با قیمتهای بالاتر را به حاشیه برده است. البته برخی از تولیدکنندگان بهدلیل وجود سفارش خرید و تعهد تولید و تحویل شاید راهی جز پذیرش قیمتهای موجود در پیش ندارند و در هر حال به گردونه رقابت برای خرید وارد شدهاند.
از دیگر ویژگیهای مهم معاملات هفته گذشته ثبت ۵۴/ ۱ برابری تقاضا در برابر عرضهها بود که به معنی ثبت ۱۵۴ تن تقاضا در برابر هر ۱۰۰ تن عرضه است که بالاترین میزان در هشت هفته اخیر است.
با توجه به موارد فوق برای هفته جاری هیچ بعید نیست که رشد عرضه را در بازار پلیمرهای بورس کالا شاهد باشیم ولی ممکن است تقاضا با این روند کلی همخوانی نداشته باشد. در هر حال این هفته میتوان به وضوح مشاهده کرد که حجم تقاضای واقعی برای تولید چقدر بوده و تقاضا برای پوشش ریسک یا حتی انگیزههای سفتهبازی چه میزان از تقاضای ثبت شده در بازار پلیمرها را تشکیل داده است. این همان زمینه فسادی است که در میانه مجال نیز به آن با عنواینی چون سهمیه فروشی و … اشاره کردیم. اصولا هر کجا که یک جنس دو بها داشته باشد، مثل این روزهای دلار در کشور ما باید منتظر رخ داد فساد بود. ثابت شده است، هر کجا بازار با محدودیت و سهمیه و رانت گره می خورد، پای فساد به آن کشیده خواهد شد.
به نظر می رسد که اگر مسوولان چه در دفتر توسعه صنایع پایین دستی، چه در وزارت صمت و معاونت هایی چون معاونت صنایع یا معاونت صنایع غیرفلزی، چه در بورس کالا و واحدهای گوناگون آن، هر چه زودتر فکری برای این آشفته بازاری که «فرمول کشف قیمت پلیمرها» و فاکتورهای آن سبب ساز آن شده اند، ننمایند، در بهترین حالت تعطیلی و ورشتکستگی بسیاری از کارخانجات و کارگاههای صنعت پلاستیک، صنعت بسته بندی، صنعت یکبارمصرف، لوله و اتصالات، تجهیزات پزشکی مرتبط با پلاستیک، منسوجات و البسه و …. در انتظار خواهد بود، و در مراتب بدتر باید منتظر تشکیل دادگاههای سواستفاده از سهمیه مواد بود، و این یعنی بیکاری بیشتر، در شرایط تحریمی و رکودی کل اقتصاد. نکته تاسف انگیز ماجرا، اینست که در ماههای اخیر حجم عظیم نقدینگی وارد بازار سرمایه شد، که اگر مجموعه بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، وزارت صمت و سایر مسوولان درست عمل می کردند، می توانست موجب تامین مالی بسیاری از شرکتها گردد، و ما به ازای حقیقی این باران نقدینگی در بورس را می شد، در بخش واقعی اقتصاد هم دید. این اتفاق خجسته اگر رخ می داد، یک بازی دو سر برد بود، چه اینکه با بهبود تامین مالی کارخانجات، سود سازی آنها بیشتر شده و سهامشان ارزشمندتر می شد و ما شامل ترک ارزش ذاتی بازار سرمایه در عدد دو میلیون و هفتاد هزار واحد نبودیم که باعث شده است، مشکلات دیگری هم در آنسو برای بازار سرمایه ایجاد شود.
همانطور که امروز مشخص شد که پالایشگاههای تهران، اصفهان، بندرعباس، تبریز، لاوان و …. از این به بعد، قیمت نفتی که دریافت می کنند با قیمت نفتی که دولت می فروشد، برابری خواهد کرد و این موضوع بی تردید موجب افزایش قابل توجه حاشیه و مارجین سود این شرکتهای پالایشی می گردد، به نظر می رسد باید برای قیمتگذاری پلیمرها، نیز از همین فرمول کلی استفاده کرد و با توجه به تامین اکثر قیمت آنها در داخل، قیمت پلیمرها را باید از فاکتورهای جهانی ولو موقتا گسست، که البته مورد حمایت پتروشیمی ها نیست، اما به نظر می رسد که نگاه به داخل و بریدن دست و پای عوامل خارجی برای محصولاتی که در داخل تولید می شوند، نظیر دلار و قیمت های جهانی، یگانه راه نجات صنایع پایین دستی، از جمله صنعت پلاستیک و صنایع مرتبط و هم عرض با آن باشد. دولت باید در نظر داشته باشد که این صنایع میلیونها فرصت شغلی را در کشور حمایت می کنند و ادامه این روش می تواند به یک بحران اقتصادی و در پی آن یک بحران عمیق اجتماعی و سپس امنیتی بیانجامد.
در آستانه فصل پاییز و دورانی هستیم که این صنایع باید رونق خود را پشت سر بگذارند و تا همین حالا هم کم کاری و بی تدبیری به اندازه مکفی به تطویل کشیده شده است، این چندمین هشداریست که قدیمی ترین رسانه صنعت پلاستیک به مسوولان امر، در زمینه اصلاح نحوه قیمت گذاری پلیمرها می دهد. دنیای پلیمرها، دنیای فراگیری است و اگر از این ماده نسبتا جدید و پرکاربد غافل شوید، تاوان آن صرفا در حوزه صنعت باقی نخواهد ماند و می تواند با تسری به سایر بخش های صنایع پایین دستی به یک فاجعه اجتماعی بیانجامد.
این مطلب با استفاده از اطلاعات خام دنیای اقتصاد و تحلیل ترکیبی آنها توسط سردبیرسایت فارسی صنایع پلاستیک تهیه و در دسترس قرار داده شده است.
