به گزارش صنایع پلاستیک، ابوذر انصاری، کارشناس ستاد تنظیم بازار با تاکید بر لزوم رونق معامله های محصولات پتروشیمی در بورس کالا اظهارکرد: براساس مصوبه کمیته تخصصی پتروشیمی ستاد تنظیم بازار نرخ پایه محاسباتی برای مواد اولیه پتروشیمیایی که هر هفته از سوی دفتر صنایع تکمیلی شرکت ملی صنایع پتروشیمی اعلام می شد در آینده با اعمال میانگین بهای ماهانه ارز نیمایی خواهد بود و باید در نظر داشت که متوسط بهای ارز نیمایی که یکی از دو اهرم اصلی کشف نرخ پایه بازار محصولات پتروشیمی به شمار میرود، پیش از این بهصورت متوسط نرخ هفتگی بهای نیما در محاسبات در نظر گرفته میشد.
وی ادامه داد: با وجود تکانههای بهای ارز که سبب ایجاد مشکلاتی برای واحد های پایین دستی شده است، برنامه ریزی بلندمدت و نیز میانمدت در واحد های تولیدی با چالش هایی مواجه شده بود که مصوبه جدید می تواند با همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت و شرکت ملی صنایع پتروشیمی در کنار سایر متولیان امر به ثبات بیشتر بازار کمک کند.
انصاری تصریح کرد: مصوبه هفته گذشته با انتخاب متوسط بهای ماهانه ارز در محاسبه نرخ پایه این محصولات در دادوستدهای بورس کالا گامی در جهت پوشش نسبی تکانههای لحظهای ارز بر قیمت مواد اولیه این بازار برداشته است.
وی ادامه داد: چنین تغییری در محاسبات نرخ پایه مبنی برعدم دخالت دستوری بر عوامل بنیادین است که بهجای میانگین هفتگی میانگین ماهانه لحاظ شود تا سرعت رشد قیمتها کاهش یابد. درحقیقت هدف این است که با کمترین دخالت در عوامل بنیادی اقتصاد کلان، هزینه خرید مواد اولیه را برای صنایع پایین دست کاهش دهیم.
بر اساس این گزارش، در چهل و پنجمین جلسه کمیته تخصصی پتروشیمی که در شرکت ملی صنایع پتروشیمی برگزارشد، تغیبر در اعلام نرخ میانگین دلار نیمایی برای قیمت گذاری محصولات پتروشیمی مصوب شد و بر این اساس، مقرر شد در تعیین قیمت پایه هفتگی میانگین ماهیانه نرخ خرید و فروش ارز نیمایی در سامانه Sanarat استفاده شود. {برای مطالعه صورتجلسه چهل و پنجمین نشست کمیته تخصصی پتروشیمی، روی این لینک کنید}.
یک مُسکنِ موقت !!
همانطور که در یکی از یادداشتهایمان گفتیم، به راستی که کمیته تخصصی پتروشیمی، در پیدا کردن راه هایی که کوتاه مدت مشکل را حل نمایند و در بلندمدت هیچ کاربردی نداشته باشند، استادست. اما این تصمیم حتا توان حل مشکل رشد سریع قیمت های پایه برای کوتاه مدت را هم نداشت. عملا تنها هفته نخستی که قیمت میانگین خرید و فروش دلار نیمایی مدنظر قرار گرفت، قیمت فاکتور دلار نیمایی در فرمول کشف قیمت های پایه منفی شد و سبب گردید که جهت اکثر قیمت پلیمرها در داخل با قیمت های جهانی در همان هفته همسو گردد.
اما در این هفته، با وجود ثبات نسبی و کاهش در برخی از گریدها و گروههای پلیمری، از هم اکنون می توان حدس زد که اکثر گروهها در بازار داخل ایران با قیمت پایه ای سبز تعیین خواهند شد و قیمت پایه پلیمرها در ایران، در مواردی که نرخ ها ثبات داشته اند در حالت خوشبینانه به میزان رشد دلار نیمایی، افزایش خواهند یافت. حساب گروه های کالایی نظیر ABS و انواع پلی استایرن هم که روشن است، قیمت جهانی آنها افزایش داشته اند و قیمت دلار نیمایی هم که دوباره افزایشی شده است، لذا باید انتظار داشت که این گروهها به نسبت سایر گروهها با رشد بیشتری در قیمت پایه مواجه گردند.
لذا، همانطور که وقتی که این خبر اعلام شد، توضیح دادیم این یک راه حل کوتاه مدت است و تنها شیب رشد قیمت ها را کند می کند، حالا هم بر این موضوع تاکید کرده و شواهدی که خیلی زود به دست آمدند، به ادعای خود منضم می نماییم. قیمت میانگین ماهیانه خرید و فروش دلار نیمایی این هفته و تا امروز بیش از سیصد تومان افزایش داشته است که نزدیک به یک تا یک و نیم درصد، اثر افزایشی خود را بر قیمت پلیمرها تحمیل خواهد کرد.
راه حل عبور از بحران قیمت مواد پتروشیمی!
یگانه راه حل منصفانه برای رفع معضل قیمت گذاری در صنایع پایین دستی، این است که فاکتوری که برای اینکار باید در نظر گرفته شود، تا قیمت پلیمرها در کشور بر خلاف قیمت های جهانی نباشد، همان در نظر گرفتن میانگین قیمت های جهانی است. حذف دلار از شیوه محاسبه قیمت های پایه امری ضروریست. چون اولا یک فاکتور نوسانی است و ثانیا، مگر پتروشیمی ها به دلار هزینه می کنند که حالا از صنایع پایین دستی می خواهد که محصولاتشان را به دلار بخرند؟ این فربه سازی پتروشیمی ها، برای ما کاملا قابل درک است اما اینکه قیمت این فربه سازی و سودهای چندصد درصدی برای آنها، نابودی و ورشکستگی صنایع تکمیلی و یا پایین دستی است، نه قابل فهم هست و در هیچ منطقی می گنجد! اما علی الظاهر نیاز دولت به دلارهای پتروشیمی ها سبب شده است تا مجموعه دولت از بانک مرکزی گرفته تا وزارت صمت و نفت، گام به گام در مقابل زیاده خواهی این مراکز عمدتا خصولتی عقب نشینی کنند و خوراک مفت و ارزان ریالی به پتروشیمی ها تحویل دهند، اما در عین حال نامش را هم بگذارند، استفاده از مزیت نسبی!!!! به راستی، این مزیت نسبی اگر وجود دارد، صرفا مختص پتروشیمی هاست یا سایر مردم ایران نیز حق دارند از مزیت نسبی کشور که دسترسی به منابع بیکران هیدروکربوری است، استفاده کنند؟
در پایان، نه تنها حذف دلار لازم و ضروری است بلکه باید گفت کافی هم نیست. باید عامل دلار از فرمول کشف قیمت های پایه حذف گردد و در عین حال، چشم های نهادهای ناظر به شدت دقت خود را بالاتر برده و شروع کنند به نظارت دقیق بر عرضه ها و نیز تقاضاها. چرا که در هفته های اخیر شاهد بوده ایم که مثلا تقاضا در کالای پلی پروپیلن منجر به تنش و بحران شده است؟ به راستی یک صنعتگر توان این را دارد که صد در صد در یک گرید پلی پروپیلن به رقابت در بورس کالا بپردازد؟ پاسخ قطعا منفی است، در واقع عده ای با این رقابت های وحشتناک می خواهند انحصار مواد را در برخی گروهها به دست گیرند و آنگاه این مواد را به قیمتی که نمی توان حدی برایش متصور شد، در بازار آزاد به فروش برسانند! صرفا جهت اطلاع مسوولان عزیز، امروز پی وی سی در بازار تهران به مرز ۳۵ هزار تومان رسید، و به همین دلیل تقریبا معاملات آن متوقف شد، چرا که کمتر واحدیست که توان خریداری پی وی سی با این قیمت را دارد و به فرض که داشته باشد، بعید می رسد با چنین قیمت هایی تولید اصولا توجیه اقتصادی داشته باشد!!
بخش ابتدایی این مطلب از نیپنا گرفته شده است و با افزودن تحلیل بعد از آن، جهت تکمیل مطلب در صنایع پلاستیک منتشر شده است.