همکار گرامی و سردبیر محترم
سامانه دیجیتال فارسی صنایع پلاستیک
با احترام به شما و خوانندگان و بینندگان ارجمند این وبسایت، همان طور که طی چند سال همکاری به شما عرض کرده ام، اگر نقدی را بر هریک از کارهای رسانه ای مان وارد ببینم، شخصا پیش از هرکس دست به قلم خواهم شد.
بامداد قبل فرصتی دست داد تا به مطالب انتشار یافته در این وبسایت با فرصتی بیشتر نگاه کنم و در همین رابطه مطرح ساختن دو نقد را لازم می دانم:
اول- در رابطه با خبرهای ایران پلاست
چه دونالد ترامپ تحریم ها را تشدید می کرد و چه نمی کرد، از زمانی که مقرر شد تا درآمدهای ارزی نمایشگاه ها به حساب ویژه خزانه واریز شود، مشخص بود که تعدادی از نمایشگاه ها رونق خود را از دست خواهند داد. به عبارتی بخشی از تبدیل های معاملات ارزی دریافتی های نمایشگاه که حساب و کتاب درستی نداشت، انگیزه ای بود که برای شرکت کنندگان ایرانی محدودیت های زیاد اعمال شود تا هرچه ممکن است فضایی بیشتر در اختیار خارجی ها قرار گیرد. این موضوع که بارها مورد اعتراض بنده و رسانه هامان بود و چندین بار در رابطه با آن مطالب متعدد نوشتم، به گونه ای بود که ایرانی ها از زمان تعیین شده به بعد، دیگر امکان حضور نداشتند، حتا اگر بخش هایی از سالن ها خالی می ماند که تصاویرش موجود است، اما خارجی ها حتا اگر ۴۸ ساعت قبل از اغاز نمایشگاه هم اراده می کردند قدمشان بر چشم “خم و راست شو” های شیخ بهایی بود. سوابق این اقدامات زشت، ضدیت با تولید داخلی و علیه منافع ایران و ایرانی – خوشبختانه- در فضاها و رسانه های متعدد صنایع پلاستیک موجود است. این اقدامات و مطالب گفتاری و نوشتاری تا جایی ریزه خواران از سفره ایران پلاست را آزرده خاطر کرد که سرانجام تاب نیاورده و آن ماجرای ضدانسانی و غیر حرفه ای حمله شخصی به بنده را به هنگام طرح سووال با خانم شاهدایی رقم زد. گرچه وقوع همان ماجرا (که البته به بهانه نقدی که در رابطه با معامله شرکت فرانسوی توتال در سایت ماهنامه نوشته بودم، رقم خورد و بعدها ثابت شد که همان نقد در رابطه با وزیر نفت هم درست بود- کلیک کنید) ثابت کرد که مواضع بنده و همکارانم بر حق بوده است، در عین حال پرده ای هم از روی رسانه های زرد منتسب به این صنعت کنار زد، که هر دو موجب خشنودیست.
در رابطه با سیزدهمین ایران پلاست و چند گزارشی که شما و همکاران تهیه کرده اید، ناچار هستم چند مورد را به شما و همکاران هشدار دهم:
۱- خوشحالم که به پیمان حرفه ای بودن خود در کار رسانه ادامه داده اید و به رغم تمام جفاهایی که به مجموعه ما شده، نسبت به انتشار اخبار ایران پلاست اقدام کرده اید؛
۲- با توجه به سابقه عملکرد اقایان لطفا در انتخاب و تایید صحت خبرها دقت کنید؛
۳- هرگز فراموش نکنید که “ایران پلاست” حاصل ۵ سال اول تلاش های عده ای دیگر است و طی ۸ دوره بعدی هیچ نوع خلاقیت و نوآوری در آن دیده نشده است. در این حد که آخرین متنی را که بنده به زبان انگلیسی نوشته بودم، و به عمد غلطی را در ان گذاشته بودم، هرگز بازبینی نکرده اند و این متن که نسبت به واقعیت زمان حال بسیار کهنه و قدیمی است، در تمام ۶ دوره قبل فقط کپی شده است. به عبارتی دوستان کاری جز آماده خواری نکرده اند؛
۴- در نخستین سال تحریم ها، این تلاش همکاران صنایع پلاستیک بود که ایتالیایی ها را قانع کردند که به ایران بیایند و این تلاش ها دیگر (تا زمانی که ریییس روابط عمومی شیخ بهایی عوض نشده) تکرار نخواهد شد. بد نیست توجه کنید که اروپایی ها موضوعات سیاسی را با منافع اقتصادی خود مخلوط نمی کنند و همین هفته قبل بود که در جلسه ای در اتاق بازرگانی ایران-آلمان اعلام کردند که به همکاری های اقتصادی با ایران ادامه می دهند. با این حال از انجا که آنها هم متوجه شده اند که نه صاحب امتیاز و نه مجری این نمایشگاه اصولا مفهوم یک نمایشگاه جهانی را نمی دانند، اندک اندک پا پس خواهند کشید؛
۵- فقط یک مورد در سراسر جهان نشان دهید که یک نمایشگاه جهانی معتبر، هر ساله مراسم رونمایی از پوستر نمایشگاه برگزار کند؛ مراسم افتتاحیه به سبک ایران داشته باشد؛ رییس جمهور و معاونانش که سهل است، حتا در مقام مقایسه، مثلا شهردار شهر دوسلدورف هم که یکی از شرکای اصلی کل نمایشگاه یکی از معتبرترین نمایشگاه های پلاستیک است، کار و زندگیش را رها نمی کند تا به سبک ایرانی از نمایشگاه بازدید کند. بمانیم که گاهی راننده سفیر یک کشور را هم جای اصل سفیر جا زده اند. اینها همه اگر برای غرفه گزاران نان نداشته باشد حتما برای عده ای “آب” دارد؛
۶- و سرانجام، نمی دانم که چرا شما یا سایر رسانه ها نمی پرسند که سرنوشت آن قرارداد پر طمطراق با نمایشگاه دوسلدورف به کجا رسید که آلمانی ها بعد از نخستین سال همکاری از امضای آن قرارداد پشیمان شدند (مکاتبات قبل از اجرای قرارداد میان بنده و هر دوطرف موجود و البته ثبت است).
به این ترتیب امیدوارم که در رابطه با این نمایشگاه که متعلق به این صنعت است، دقت را قربانی سرعت و رقابت خبری نکنید و بدانید که خبر “رونمایی” از پوستر فقط یک ضد خبر است.
دوم- در رابطه با دنیای رسانه ها
بسیار متاسف هستم که شما هم مثل مطبوعات و رسانه های حکومتی، در حدی که لازم بود، قدرشناس مقام و منزلت مرحوم فیروز گوران نبودید و فقط به انتشار خبر ان در تلگرام بسنده کردید. در این مراسم نه مسوولان وزارت ارشاد حضور یافتند و نه آقای “آسیا” که اولی به خاطر مواضع سرسختانه و قلم شریف این زنده یاد بود و دومی هم که هرجا پلوخوری باشد حاضر است و دهها تصویر و فیلم منتشر می کند، در این مراسم حضور نیافت زیرا بویی از پول در ان نبود.
جهت اطلاع عرض می کنم که در روز مراس یادبود زنده یاد “فیروز گوران” جمعی از شریف ترین و قدیمی ترین قلم به دستان رسانه ها حاضر بودند و خوشبختانه هیچ چشمی، هیچ قلم به مزدی را آنجا ندید.
با آرزوی بهترین ها
علی
