حساسیت مسایل روز کشور موجب می شود که گاهی به این موضوعات نیز که به همگان بستگی دارد بپردازیم. این مطلب را برای شما خوانده و بازنشر می دهیم:
سعید حجاریان در مقالۀ اخیرش در مجلۀ «صدا» با عنوان «کدام اصلاحطلبی؟ کدام بقا؟»، احتمال داده است که در اسفند ماه سال جاری «حاکمیت یگانه» در کشور پدید آید. آقای حجاریان گفته است که شاید تحقق حاکمیت یگانه در ایران «از معبر استعفای رئیس جمهور و برگزاری همزمان دو انتخابات در اسفندماه سال جاری بگذرد تا نتیجتاً، مجلس و دولتی همسو با روسای همسوتر بر مصدر امور قرار بگیرند.»
«آرزوی حجاریان محقق نخواهد شد»
احمد بخشایش اردستانی دربارۀ تحقق حاکمیت یگانه از طریق برگزاری همزمان دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری میگوید: «چنین طرحی عملی نخواهد شد و این یک آرزو است که آقای حجاریان آن را بیان کرده است. هر نوع تغییر مهمی از این دست، انبوهی از تغییرات اساسی دیگر را سیلوار به سمت فضای سیاسی کشور سرازیر میکند. روحانی باید تا سال ۱۴۰۰ سر جای خودش باشد و مردم مطمئن شوند فرد منتخبشان تا پایان فرصتی که در اختیار دارد، به کار خودش ادامه دهد. دولت روحانی الان باری بر دوش اصلاحطلبان شده است و آقای حجاریان پیشنهادش برای استعفای روحانی را در قالب حدس و تحلیل مطرح کرده است تا این بار را از دوش اصلاحطلبان به زمین بیندازد. دولت در ایران معمولاً دو دوره در اختیار اصولگرایان است و دو دوره در اختیار اصلاحطلبان. سال ۱۴۰۰ نوبت تشکیل دولت اصولگرایان است ولی آقای حجاریان میخواهد حساب دولت روحانی را از اصلاحطلبان جدا کند تا اصلاحطلبان بتوانند یک بار دیگر سوار گردۀ مردم شوند.»
آقای بخشایش اردستانی در پاسخ به این سوال که چرا برخی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی بحث تغییر قانون اساسی را پیش کشیدهاند، گفت: «اصلاحطلبان در پی بقای در قدرت هستند و این اقدام آنها را هم باید در همین راستا ارزیابی کرد. مگر اینکه بگویند پیرو سخنان چند سال قبل رهبری در کردستان، در پی پارلمانی شدن نظام سیاسی ایرانند.»
با این حال احمد بخشایش اردستانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت معلم تهران، اصلاح قانون اساسی را به دلیل اختلاف منافع اساسی بین گروههای سیاسی موجود، موجب تشدید اختلافات در کشور میداند و پیشنهاد میکند به جای تغییر قانون اساسی، «نهادهای انتصابی هم مثل نهادهای انتخابی عمل کنند. مثلاً مدت فعالیت ائمۀ جمعه یا رئیس صدا و سیما و یا رئیس قوۀ قضاییه مثل نمایندگان مجلس چهارساله باشد.»
«حاکمیت یگانه یعنی تشدید بحران»
تقی آزاد ارمکی هم تحقق حاکمیت یگانه از طریق برگزاری همزمان انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را نامطلوب میداند و میگوید: «جمهوری اسلامی چهل سال است که میکوشد چندین انتخابات متمایز داشته باشد. در شرایط کنونی، یک کاسه کردن انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برای رسیدن به حاکمیت یگانه، یعنی حرکت به سمت تشدید بحرانهای داخلی. شاید هم آقای حجاریان میگوید دولتی که اصلاحطلبان سر کار آوردهاند دیگر نمیتواند مشکلات کشور را حل و فصل کند، بنابراین آنها بهتر است کشور را با تمام مشکلاتش به جناح اصولگرا تحویل دهند. این کار مصداق خراب کردن بازی در میانۀ بازی است. کنار رفتن زودهنگام روحانی و اصلاحطلبان از بازی سیاست در شرایط فعلی، تنها فایدهاش برای اصلاحطلبان این است که مسئولیتها بر دوش اصولگرایان میافتد و اصلاحطلبان تبدیل میشوند به نیروهای منتقد و پاک فاقد مسئولیت در قبال وضع موجود.»
«سه گروه از استعفای روحانی استقبال میکنند»
علیرضا علویتبار اما با بیان اینکه استعفای روحانی پیشنهادی است که آشکارا و پنهانی از سوی سه گروه متفاوت مطرح شده، میگوید: «علاوه بر جریان راست رادیکال که علاقهاش را به استعفای آقای روحانی آشکار کرده، دو گروه دیگر نیز بحث استعفای روحانی را بیشتر در پشت پرده مطرح کردهاند. گروه اول طیف وسیعی از چهرههای سیاسی است که برخی از آنها در حزب کارگزاران حضور دارند. اینها معتقدند این وضع که قدرت در اختیار یک نفر باشد و پاسخگویی بر عهدۀ یک نفر دیگر، صحیح نیست و باید قدرت و مسئولیت در یک نفر جمع شود؛ چراکه در شرایط فعلی دولت کاملاً فلج شده است. گروه دوم هم افرادی به کلی خارج از ساختار قدرتند و مثلاً یکی از چهرههای شاخص آنها آقای احمد زیدآبادی است. این افراد هم معتقدند ادارۀ کشور با وضع موجود ناممکن شده است و گروههایی که حضورشان در ساختار قدرت به پیدایش حاکمیت دوگانه منجر میشود، باید مدتی کنار بروند. در واقع این دوستان میگویند این دوره دورۀ ما اصلاحطلبان نیست و ما باید بگذاریم اصولگرایان خودشان رو در روی مشکلات قرار گیرند تا کار کشور کمی پیش برود. در واقع طیف اول، یعنی کارگزاران، میخواهد در حاشیۀ قدرت باشد اما طیف دوم خروج کامل از ساختار قدرت را تجویز میکند. کارگزاران میگوید توسعه یعنی حل مشکلات. در واقع حرفش این است که اصولگرایان میخواهند امتیاز رابطه با غرب را به اصلاحطلبان ندهند و به همین دلیل مانع این کار میشوند؛ ولی اگر دولت در اختیار خودشان باشد، به سمت عادیسازی روابط با جهان غرب میروند.» T