با توجه به تشدید تحریم ها علیه بخش عمده ای از صنعت پتروشیمی ایران، یعنی هلدینگ خلیج فارس که نزدیک به سی و یک درصد از کل سهام پتروشیمی های کشور را در اختیار دارد، به نظر می رسد که امروز صادرات محصولات پلیمری و شیمیایی به عنوان تولیدات عمده پتروشیمی ها از همیشه دشوارتر شده است. حتا آن گروه از دست در کاران صادرات محصولات پتروشیمی که این تحریم ها را عملا بلا اثر می دانند، نمی توانند منکر دشواتر و هزینه برتر شدن صادرات محصولات پتروشیمی کشور باشند.
به گزارش صنایع پلاستیک، در چنین شرایطی به نظر می رسد که تکمیل زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی کشور، می تواند سیاستی بسیار سازنده باشد. بدون تعارف، بخش عمده ای از صادرات پتروشیمی های کشور را کالاهایی تشکیل می دهند که پس از خام فروشی، در بالاترین مراتب زنجیره ارزش قرار دارند. محصولاتی نظیر متانول، اوره و آمونیاک، کودهای شیمیایی و … .
اینها محصولاتی هستند که مستقیم از منابع هیدروکربوری گرفته می شوند و عملا پردازش زیادی روی آنها برای افزودن سود یا همان ارزش افزوده صورت نمی گیرد. برخی از منتقدان این شیوه صادرات محصولات پتروشیمی معتقدند، در عمل فروش محصولاتی در چنین رده بالایی از زنجیره ارزش تفاوت چندانی با خام فروشی ندارد. اگر هم چنین نباشد، ما می دانیم هر چه پردازش روی مواد اولیه هیدروکربوری بیشتر صورت گیرد، و ما در توسعه محصولات در زنجیره ارزش پیش تر برویم، اتفاقی که رخ می دهد ارزش افزوده بیشتری تولید نموده و از نظر فنی پیشرفت بیشتری می کنیم. چنین محصولاتی نظیر انواع پلیمرها، می توانند به جای صادرات در حکم خوراک صنایع پایین دستی قرار بگیرند و پس از پردازش در این صنایع به عنوان محصولات نیمه تمام یا تمام شده نسبت به صدور آنها مبادرت ورزیده شود. حسن دیگری که چنین رویکردی دارد اینست که امکان تحریم پذیری محصولاتِ تمام شده پلیمری برای مثال، بسیار کمتر و از تحریم مواد اولیه است، ضمن اینکه بسیار هم دشوارتر است.
از دیگر محاسن مسلم این روند انست که صادرات یک محصول پلیمری، به مراتب ارز آوری بیشتری نسبت به صادرات محصولات پتروشیمی نزدیک به منابع هیدروکربوری خام دارد. لیکن این تنها حسن توسعه تولید در طول زنجیره ارزش یا تکمیل رنجیره ارزش صنعت پتروشیمی نیست. در این شرایط تحریم و فشار حداکثری، چنین رویکردی باعث می شود تا صنایع پایین دستی پتروشیمی که نسبت به صنایع بالادستی هم نیاز به مشاغل بیشتری دارند و هم تخصص کمتری می طلبند، رشد نمایند و اشتغالزایی صورت بگیرد.
صنایع پایین دستی، حداقل بیش از ده برابر صنایع بالادستی توان تولید فرصت های شغلی را دارا هستند و از سوی دیگر هزینه تولید هر یک فرصت شغلی در بخش صنایع پایین دستی به مراتب کمتر از صنایع بالادستی است.
با توجه به تشدید تحریم ها، و نیاز بازار داخل به عرضه هر چه بیشتر و البته ارزانتر مواد اولیه پلیمری و شیمیایی توسط پتروشیمی ها، به نظر در پیش گرفتن چنین استراتژی برای میان مدت کشور امری عقلائی است. البته با توجه به کاهش شدید صادرات نفت خام کشور، نیاز دولت به دلارهای صادراتی پتروشیمی ها برای تهیه ملزومات اولیه زندگی مردم قابل درک است اما در عین حال ما شاهد هستیم در این دوران که شرایط برای توسعه صنایع پایین دستی و تکمیل زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی مساعد است، نه تنها واحدی به واحدهای موجود اضافه نمی شود بلکه به دلیل بی تدبیری و نگاه های کوتاه مدت و سیاست از این ستون به آن ستون فرجی است، به صورت روز افزون شاهد تعطیلی واحدهای خوشنام صنعت پلاستیک، کفش، چرم و … هستیم.
به نظر می رسد اشتغالزایی و اهمیت به درآمد خانوار، در شرایط کنونی حتا از نقطه نظر امنیتی چیزی از نیاز به دلارهای صادراتی کم ندارد و اگر خانوارها، به علت بیکاری روزافزون کشور که ناشی از رکود همه جانبه است، نقدینگی نداشته باشند حالا دولت بتواند نیازهای اولیه آنها را هم فراهم آورد؟ چه فایده؟ وقتی توان خرید لحظه به لحظه کاهش می یابد، و خانوارها مدام باید از مایحتاج اولیه خود بزنند، این مسیری که دولت در پیش گرفته است قرارست به کجا ختم شود. دست کم نگاه متوازن به نیاز به ارزهای ناشی از صادرات پتروشیمی ها و نیاز به اشتغال ناشی از تکمیل زنجیره ارزش پتروشیمی امری حیاتی و ضروری برای کشور می نماید.
ماجرای تلخ اینکه تجربه به ما می گوید، در این دوران گوش مسوولان به این قبیل دلسوزی ها بدهکار نیست و به گفته رندی تکمیل زنجیره ارزش پتروشیمی پیش کش ،ما به این راضی هستیم که پتروشیمی ها و مقامات مسوول در این وضعیت اسفناک کاری نکنند تا همین واحدهای مشغول تعطیل شوند.
متاسفانه در هفته های اخیر، با رفتارهای عجیب و غریب مسوولان در قیمت گذاری بازار پلیمرها و کاهش قدرت خرید مردم، شاهد به محاق رفتن تقاضای موثر بازار و تثبیت رکود در بخش پلیمری کشور هستیم که می تواند دست کم از منظر از دست رفتن مشاغل کارگاههای کوچک و متوسط امری فاجعه بار باشد.
در انتها یک پرسش، اگر امروز و در شرایطی که کشور به دلایل متعدد فوق الذکر به تکمیل زنجیره ارزش و توسعه صنایع پایین دستی نیاز دارد، مسوولان با کوته نگری فقط به دنبال جذب دلارهای ناشی از صادرات پتروشیمی ها باشند، پس چه زمانی قرارست که این امر محقق شود و به تکمیل زنجیره ارزش مبادرت ورزیده گردد.