شب گذشته دو سه تن از حضار در ضیافت نوروزی امسال انجمن همگن پلاستیک استان تهران، کلیپ هایی از این رویداد برایم ارسال کردند، که مرا بر این داشت تا این متن را تهیه و منتشر کنم. یکی از وجوه ممیزه و عالی فرهنگ ایرانی، ضرب المثل های آنست که مبین نکات و ظرائف بسیاری در خودست. یکی از متل ها، این شعر معروف است که می گوید: ” خوشا چاهی که آب از خود برآرد” این اولین چیزی بود که پس از مشاهده بخش هایی از کلیپ های ضبط شده ضیافت نوروزی و افطاری انجمن همگن به ذهنم متبادر شد. همچنین ” از کوزه همان تراود که در اوست” دیگر مثل شیرین پارسی است، که به هنگام دیدن نوع برخورد احمدعلی ساعت نیا با مسوولان حاضر در ضیافت از ذهنم گذشت.
برکسی پوشیده نیست، این پیر دیر روزنامه نگاری تخصصی، بنیانگذار قدیمی ترین رسانه پلیمری آسیا و آفریقا، که خود بانی ایجاد بسیاری از انجمن ها و تشکل های صنعت پلاستیک است، عمری را در راستای اعتلای حقوق حقه اصحاب صنعت پلاستیک کشور قلم فرسایی کرده و سخن گفته است و چه هزینه ها که در همین مسیر نداده است. برای مدتی مدید نزدیک به چهار دهه، ماهنامه صنایع پلاستیک، که خودم افتخار سردبیری آنرا برای چند سال داشته ام، سنگر مبارزاتی وی برای اهالی صنعت بوده است، و چون زبان حال اهالی صنعت بوده است، برای سنوات بسیار طولانی در دل این جمعیت راه داشته است و هنوز که هنوز است، به همین واسطه مورد مهر و لطف بسیاری از شما اهالی ارجمند صنعت هستیم. علاوه بر ماهنامه صنایع پلاستیک، که ابزار خودساخته احمدعلی ساعت نیا، برای مبارزه در راستای اعتلای صنعت پلیمر کشور بوده است، او هر کجا تریبونی یافته است، فارغ از منافع شخصی خود، نشان داد ه است که ” همان چاهی است که از خویش آب برآرد” و از دوران جوانی تا به امروز، همواره از “او همان تروایده که در او” بوده است.”حق جویی”. صد البته که مهندس احمدعلی ساعت نیا، یک انسان است، واجد ویژگی های خوب یا بد!! نقاط قوت و یا ضعف! بحث شخص نیست، بحث یک رویکرد منحصر به فرد یا انحصاریست که در او وجود دارد و این خصایص در سایرین یا اصلا محلی از اعراب ندارد و یا به اشکالی دیگری ظهور و بروز دارد. خدای ناکرده، نسبت خویشاوندی یا نسبت استاد و شاگردی بنده و مهندس ساعت نیا، در وادی روزنامه نگاری، سبب سوتفاهم نشود، بر خلاف نسل پیشتر از خود، از بت سازی بیزاریم، در این مطلب به بهانه اتفاقاتی که دیشب در کلیپ های ارسالی از ضیافت مذکور دیده ام، در مورد یکی از وجوه شخصیت مهندس ساعت نیا سخن می گوییم و به موقع حاضریم هم گوش شنوایِ انتقادات و هم خود منتقد برخی رویه های ایشان باشیم. اما به راستی نمی توانیم از اینکه این شخص، عمر خود را صادقانه در خدمت این صنعت گذارده است و از هر فرصتی برای دفاع از مناقع این صنعت، سود جسته است، به سادگی عبور کنیم. حتا کسانی که از دوستان شفیق وی هم به شمار نمی روند، بر این امر به درستی صحه می گذارند، که ساعت نیا، زبان قراء و تند و تیز این صنعت در مواجه با اهالی قدرت بوده است و هزینه های بسیاری هم در همین راستا پرداخت کرده است.
به طور کلی و اصولی نه در جایگاه قضاوت انسانی قرار دارم، نه قصد و نه عادت به مجامله دارم. اما به یاد می آورم، مراسمی که خودم کار ادیت سی دی آنرا همین چند سال پیش انجام دادم که آقای مهندس ساعت نیا توسط ” شرکت بازرگانی پتروشیمی – PCC”، به عنوان سخران در یک ضیافت دعوت شده بود. آن زمان شرکت بازرگانی پتروشیمی برای خودش شرکتی بود، برو و بیایی داشت و سالانه چند صدمیلیارد تومان سود بر سودهای انباشته سنوات قبل می انباشت، نه این ویرانه بدهکاری که متاسفانه این روزها تنها به “فساد بزرگ پتروشیمی” شناخته می شود، باری، مهندس ساعت نیا در مراسمی که میزبانی اش را بازرگانی پتروشیمی برعهده داشت، به عنوان سخنران مدعو، حاضر بود. مهندس ساعت نیا را مدیر محترم و وقت روابط عمومی آن زمان بازرگانی پتروشیمی، آقای مهندس کاظمی، که مردی وارسته و ستودنی است با وجود تب بالا با اصرار فراوان و فرستادن راننده به ضیافت مدنظر کشاند. جایی که در آن امثال آقای خاموشی و چندین نماینده مجلس حضور داشتند و مهندس ساعت نیا، با همان حال و روز نه چندان مناسب، از زبان قراء خود جهت حمایت از صنعت پلیمر استفاده کرد و با مخطاب قرار دادن مسوولان حاضر در محل، سخنانی حق را که الزاما شنیدنش خوشایند نبود آن هم برای کسانی که آمده بودند، کمی تجلیل شوند و بروند (به رسم این قبیل مراسم) بر زبان راند. یا اگر اشتباه نکنم، در سال ۱۳۹۷ هجری شمسی، در شیراز در یک محفل مرتبط با ظروف یکبارمصرف؛ چنان از حقیقت پشت پرده ی ظروف یکبارمصرف زیست تخریب پذیر به اصطلاح گیاهی گفت، که تنها دو روز بعد، فکس تهدید به شکایت را از سوی انجمنی که خود را متولی صنعت ظروف یکبار مصرف گیاهی !! می نامید، شخصا دریافت کردم. به هر روی، این فرد، با زبانی سرخ که همواره بدون ذره ای مصلحت اندیشی تمام توان خود را در خدمت صنعت به کار برده است، یکبار دیگر ثابت کرد که دود از کنده بلند می شود. اما ماجرا چه بود ؟
انجمن همگن پلاستیک استان تهران، پس از دو سال وقفه به دلیل همه گیری کووید-۱۹، به رسم سالیان طولانی خود، که رسمی بسیار جالبست، نشستی نوروزی را ترتیب داد، تا صنعتگران در سال نو، دیداری تازه کنند و پر قدرت به آغاز کار در سال نو بروند. در این نشست که در تاریخ ۲۳ فروردین ماه ۱۴۰۱ در محل هتل پارسیان اوین برگزار شد، صنعتگران با توجه به حلول ماه مبارک رمضان، برای افطاری دور هم جمع شدند و چند ساعتی را در یک محیط صمیمی در کنار هم سپری کردند. دیدار به رسم هر سال با مراسم و سخرانی های گوناگونی آغاز شد، و به رسم معمول و مالوف اعضای هیات مدیره انجمن همگن پلاستیک استان تهران، یک گزارش از سالی که رفت و برنامه پیش روی خود در سال جدید به صنعتگران و خانواده هایشان ارائه کردند، برخی پیشکسوتان چون مهندس غریبی کلیبر از قدیمی ترین اعضای انجمن و بنیانگذاران آن، مهندس حزین مجری توانمند ادوار نخست ایران پلاست و …. نیز به ارائه مطالبی خطاب به حضار مدعو پرداختند، تا اینکه نوبت به بزرگداشت مهمانان رسید. قسمت دیگری که معمولا بخش جدا نشدنی و نکو از این مراسم است. متاسفانه، اگر افراد دیگری به جز مهندس ساعت نیا، به عنوان پشکسوت در این مراسم مورد تمجید و قدردانی قرار گرفتند، بنده مطلع نیستم چه اینکه از صنایع پلاستیک تنها خود مهندس ساعت نیا در مراسم حضور داشتند که بنده تمایلی ندارم، که اطلاعات این رویداد را قبل از انتشاراین گزارش از ایشان بگیریم و با تاسف بیشتر ندیدم رسانه های تخصصی صنعت، به این رویداد بپردازند. نه بخشی که مدنظر من قرار گرفت، بلکه یک گزارش از این رویداد که به افرادی که حاضر نبودند، بگوید در این مراسم چه گذشته است؟ لذا، تنها منبع و مرجع من، چند کلیپ کوتاهی است که دیده ایم و اندک تحقیقی که در این فرصت کوتاه از یکی دو نفری که در جلسه حاضر بودند، کرده ام. باری، رسیده بودیم به بخش بزرگداشت پیشکسوتان که به نوعی نقطه عطف این مراسم شد.
مجری در معرفی فردی که قرار بود از او هم تجلیل شود، گفت “زمانی که هیچ منبعی در دست نبود، مجله او که دومین مجله تخصصی پس از صنعت حمل و نقل بود، مرجع صنعتگران و دانشجویان صنعت پلاستیک بود. وی نویسنده مقالات و کتب بسیاری است از آن جمله این آثار می توان به ” عیب یابی قطعات تزریق پلاستیک”، ” فرهنگ لغات پلیمری به ۵ زبان”، ” زنده باد اعتیاد”، و ” یک حرف” اشاره کرد. همین جا، عدم نام بردن از کتاب ارزمند احمدعلی ساعت نیا،بنیانگذار مجموعه ی رسانه ای صنایع پلاستیک، یعنی در ” در این بیست و سه سال ” نکته ای قابل تامل بود. مجری در انتهای سخنانش با هیجان صدا زد: ” استاد احمد علی ساعت نیا” … مهندس احمدعلی ساعت نیا که دیری است به علت مشغله و اندکی کسالت کمتر درا ین مجامع حاضر می شوند، آرام از جای خویش برخاست و به سمت سکویی که روی آن دو روحانی و یکی دو مقام کشوری و نماینده مجلس در کنار برخی صنعتگران عالی مقام و بلندپایه صنعت پلیمر نظیر هرویک یاریجانیان قرار داشتند، حرکت کرد.
در آن لحظه کمتر کسی می توانست حدس بزند، که احمدعلی ساعت نیا، چه چیزی در سر می پروراند. اگر کسی دقیق او را بشناسد، می داند دستش به مقامات کشوری و لشکری برسد، جز دفاع تمام قد از صنعت آن هم گاه با تندترین شکل کار دیگری نمی کند. در واقع این بار نیز چنین نیت کرده بود. به مجری و سن که رسید، درخواست دو دقیقه سخن گفتن را ارائه کرد و مجری بد شانس که نمی دانست چه کند، در نهایت تسلیم شد و میکرفون و مجلس را به وی سپرد. احمدعلی ساعت نیا که مانند همه انسانهای دیگر می تواند واجد ویژگی های مثبت و منفی باشد، اما در دفاع صادقانه او از صنعت، کسی شکی ندارد، سینه ای صاف کرد و رو به سن و جایی که دو روحانی و یک نماینده مجلس و تعدادی دیگر ایستاده بودند نگاه کرد و گفت سخنان توسط آقای [حسینی]از نمایندگان مجلس بیان شد که من دو دقیقه به آنها پاسخ که نمی توانم بگویم، اما نسبت به آن نکاتی را عرض می کنم. ایشان گفتند “حمایت از صنعت” . عزیزان مجلس، مگر در چهل و سه سال گذشته کسی جلوی شما را گرفته بود که به صنعت کمک کنید؟ چرا نکردید؟ هر سال آیت الله خامنه ای در پیامهای نوروزی شان به نحوی از انحاء به تولید و اهمیت جایگاه آن اشاره دارند، هر سال در مجلس عده ای هم حرف می زنند، اما بویژه مجلس همیشه بیشترین بار را بر گردن صنعت انداخته است. این سخن، چنان در دل جمعیت چند صد نفری اعضای انجمن صنایع همگن پلاستیک، شیرین و ملموس بود که ناگاه صدای تشویق از سراسر سالن بلند شد و همه ناخودآگاه در یک اقدام هماهنگ ولی بدون هماهنگی از قبل، شروع به تشویق گوینده این سخن کردند. مردی که عمر خود را در بیان حقایق گاه خطرناک و بهبود وضعیت صنعت پلاستیک سپری کرده است، جمعیت که آرام گرفت، ادامه داد: “عوارض، آب، برق، گاز یا تعرفه صادراتی را کاهش داده اید؟ برای صنعت چه کرده اید؟ ” بار دیگر سالن پر از همهمه شد و صدای تشویق حضار بلند شد. از او جز این هم انتظار نبود، او چاهی است که خود از خود آب دارد و از کوزه هم همان تراوید که در آن است. مهندس ساعت نیا که وقت را تنگ می دید و تلاش های مجری برای جمع کردن مجلس را مشاهده می کرد، با اشاره ای به نوع البسه خود گفت شاید به ظاهر من نیاید که خداشناس باشم، اما آقایان تو را به خدایی که می پرسید، به آنچه می گویید عمل کنید و در پایان کمی محکم تر گفت، فقط سه ماه به من فرصت بدهید، من اگر مشکلات این صنعت را حل نکردم، خودم حکم اعدامم را امضا می کنم که اشاره مستقیمی بود به اینکه کار را به اهلش بسپارید، و از آنها مسوولیت بخواهید! اتفاقی که متاسفانه، دهه هاست در کشور ما به فراموشی سپرده شده است. تخصص و متخصص در جایگاه خود قرار ندارند، و همه چیز رنگ و لعابی سیاسی و باندی یا جناحی گرفته است! استیلای مطلق روابط بر ضوابط در حال نابودی کامل!!
اگر امروز صنعت ایران رو به قهقهراست، اگر محیط زیست مان رو به نابودی است! اگر در میان کاله به عنوان یکی از مهمترین میراث زیستی بشری، کلنگ افتتاح یک پتروشیمی زده می شود، [هر چند امروز خبرهای رسیده حاکی از توقف کار این پتروشیمی به دستور دادستان است، باید دید در انتها چه خواهد شد، پتروشیمی اراک، اصفهان و … سد سیوند، سدِ دز و … همه نشان می دهد که نهایتا منافع مالی بر مسائل محیط زیستی چیرگی یافته است] اگر به رعم ج کشاورزی مان خودکفا نشد که هیچ، با جنگ در اروپا وضعیت غلات در کشورمان به مخاطره می افتد، اگر و اگر و اگر وضعیت در ساحات گوناگون چنین است که می بینیم، علت اینست که جایگاه تخصص نادیده گرفته شده است و نتیجه ی آن، به انزوا رفتن امثال ساعت نیا و کوچ نخبگان جوان تر است. کار به جایی رسیده که یک دانش آموخته مو سپید کرده در پلیمر، باید برای حل مشکلات صنعتش جانش را هبه کند؟ یا به ودیعه بگذارد؟ روحیه همه کس چون ساعت نیا نیست، و نیز اعتماد به توانایی شان در حل معضلات صنعتی که سالها در آن خون دل خورده اند. این سخن، نیز با شور و هیجان بسیار مورد پسند سایر مدعوین قرار گرفت، چه اینکه به نوعی حرف دل همه آنها بود.
مجری در جایی از حرفهای خود می گوید : ” او دانش آموخته پلیمر از دانشگاه استون بیرمنگام است و در سال ۵۷ همزمان با پیروزی انقلاب برای خدمت به کشور و هموطنانش به ایران بازگشت. ” بله، اما متاسفانه وی نمی داند [و طبعا نمی گوید]، که احمدعلی ساعت نیا، که به شهادت مقالاتش پیش از انقلاب در روزنامه اطلاعات و رسانه دانشگاه تبریز، که سردبیری اش را زمانی در دوره لیسانس عهده دار بود، منتقد نظام مستقر پیشین بود و به فساد اعتراض علنی می کرد، از جایگاهی که برای او به علت تخصصی که داشت، در نظر گرفته شده بود، صرفا چون انتخاب در سیستم سیاسی پیشین صورت گرفته بود، کنار گذاشته شد!! باری دیر زمانی است که تخصص نادیده گرفته می شود، و نتیجه همین است که می بینید! کشوری که خوراک تقریبا مجانی به پتروشیمی هایش می دهد، صنایع پایین دستی اش ناچارند برای بقا، قیمت تمام شده شان را همگام با دلار بالا ببرند! به هر حال، همین اشاره بار دیگر سالن را به وجد آورد و همگان برای او دست زدند و ساعت نیا با ذکر این نکته که جد هفتم خود “روحانی” بوده است، لذا اگر فرصت باشد سخن برای گفتن زیادست، تریبون را به مجری مراسم واگذار کرد.
باز گردیم به ابتدای سخن و دو ضرب المثلی که عرض کردیم. “خوشا چاهی که آب از خود برآرد” و ” از کوزه همان تراود در که اوست”. ضیافت خوب انجمن همگن صنایع پلاستیک تهران، به دلیل ویژگی های فوق الذکر آقای مهندس ساعت نیا، امسال حال و هوایی دگرگون یافت و به محلی برای اعاده حقوق ضایع شده صنایع پایین دستی و صنعت پلاستیک بدل شد. ساعت نیا، سالیان درازست که خطی مشی انتقادی خود را چونان چشمه جوشان حفظ کرده است، همچنان نشان می دهد که “روزنامه نگاری تخصصی” با “شرافت” چگونه صرف می شود. این فرصت کوتاه تجلیل از او،که اگر بگوییم به عنوان ” پدر روزنامه نگاری تخصصی پلیمر” ، سخنی به گزافه نگفته ایم، به نسل ها و گروه های جدیدی که به تازگی به جمع روزنامه نگاران این صنعت پیوسته اند، یا مدتی است پس از شاگردی ساعت نیا در آن فعال هستند، نشان داد که باید از چاهی باشند که از خویش آب دارد، و هرگز کاری نکنند که قلم و زبانشان از بیان حق و تمیز آن با ناحق کند شود. این روزها، ژورنالیسم شرافتمندانه، کار دشواریست و مهندس احمدعلی ساعت نیا، نشان داد چگونه اگر وامدار کسی نباشید، می توانید در صورت داشتن پتانسیل درونی و نیت درست، به یکباره در یک ضیافت افطاری ساده به زبان حق گوی یک صنعت بدل شوید.
لازم می دانم در انتها، به علت اینکه این گزارش نیز، گزارش کاملی از این رویداد نبود و تنها به یک بُعد آن پرداخته بود، از محضر شما همراهان گرامی عذرخواهی کنم. از منظر اخلاق روزنامه نگاری، گرفتن گزارشی و توصییفی در مورد این ضیافت از آقای مهندس ساعت نیا پیش از انتشار این مطلب کار درستی نبود، چه اینکه ممکن بود به هر دلیلی این گزارش و برداشت تحت تاثیر و تاسی گفتگو با ایشان قرار بگیرد. مایلم از جناب آقای مهندس جعفرخانی و تنی چند از دیگر دوستان، به علت ارسال کلیپ های مربط به این رویداد و تصاویر این پست، صمیمانه تشکر نمایم. به گفته ی ایشان برگزارکنندگان سابق و فعلی ایران پلاست از جمله سخرانان این رویداد بوده اند.
گزارش مجمل تصویری از این رویداد – با تشکر ویژه از مهندس جعفرخانی عزیز:
آنطور که از تصاویر بر می آید، آقای مهندس عیسی غریبی کلیبر از قدیمی ترین های انجمن همگن و بنیانگذاران آن و مهندس حزین برگزارکننده حرفه ای ادوار نخست ایران پلاست از جمله دیگر مدعوین و سخرانان این نشست صمیمانه بوده اند. همچنین در مراسم ۲۳ فروردین ماه، چهار نماینده مجلس نیز حضور داشتند و در تصاویر آقای مهندس هرویک یاریجانیان، ریاست محترم اتاق ایران و ارمنستان، عضو اتاق ایران و چین و از اعضای اتاق بازرگانی نیز در مراسم حضور داشتند.
مهندس عیسی غریبی کلیبر از پیشکسوتان و بنیانگذاران انجمن همگن پلاستیک با سابقه چهار دوره ریاست هیات مدیره این تشکل
مهندس احمدعلی ساعت نیا، مهندس هرویک یاریجانیان و بعضی از پیشکسوتان صنعت پلاستیک در کنار مقامات کشوری و نمایندگان مجلس مهندس چنگیز حزین، برگزارکننده توانمند ایران پلاست در ۵ دوره نخست که ایران پلاست امروز هر آنچه هست، قطعا یکی از ارکان اصلی آن، ایشان بوده اند.