به گزارش صنایع پلاستیک به نقل از وبسایت جهانی پلیمر مدیا، سرمایهگذاری ۶۰ میلیون یورویی BASF در چین برای راهاندازی دومین کارخانه تولید “Cellasto” (که تحت عنوان یک نشان تجاری ثبتشده است) فقط دارای اهمیت تجاری نیست. بلکه علاوه بر آن بیان کننده ددیدگاه های رایج در زمینه اقتصادی- سیاسی نیز می باشد و می توان آنرا به نوعی متاثر از نگاه موثر آلمانی پها س از جنگ دوم جهانی نیز تفسیر کرد که مبنی بر آن، آنها چندان وقعی به تنش ها و اتفاقات سیاسی جهان نظیر “ورود ترامپ به کاخ سفید” و از سر گیری “جنگ تعرفه ها” خصوصا با چین، یا رویداد ۷ اکتبر سال گذشته نمی نهند و تنها زمانی این وقایع سیاسی برای ژرمن ها واجد اهمیت است که اثری مستقیم بی واسطه و سریع بر اقتصاد آلمان بگذارد. {به گفته ی ظریفی که با تاریخ آلمان بسیار آشنا بود: بعد از جنگ دوم جهانی، وزارت اقتصاد آلمان است که برای وزارت امور خارجه شان مسیر سیاسی را تعریف می کند}
به یک معنا وضعیت آشفته کنونی سیاست بجهانی برای آنها تا به یک تغییر ملموس اقتصادی بدل نشود، اهمیتی ویژه ندارد. شاید این درسی است که آنها، از ساختار قدرت و چگونگی روابط حاکم بر آن، پس از دومین جنگ جهانی، ویرانی آلمان و سپس بازسازی آن ذیل طرح مارشال گرفته اند. از سوی دیگر می توان گفت: “آنها دریافته اند که قدرت سیاسی، در اقتصاد سیاسی نهفته است و سخت افزار نظامی و جنگ افزار به تنهایی قدرت آفرین نیست، این نگاه کلان سبب شده است، آنها منافع بلندمدت اقتصادی خود را کمتر قربانی وقایع سیاسی و فضای ناشی از آن نمایند.
با این اوصاف و اشاره ای مختصر به نگاه آلمانی ها به مقوله اقتصاد و اثر آن بر روابط قدرت در جهان امروزی (به همراه اتفاقات و تنش های غیر استراتژیک سیاسی) که به نظر جالب و عبرت آموز میآید، بهتر است از حاشیه کم کنیم و متن رسمی دریافتی از BASF را در ادامه بخوانیم:
شانگهای، چین، آوریل ۲۰۲۵ – “Cellasto®“، یکی از شرکت های پیشگام جهان در حوزه قطعات کاهنده ی صدا، لرزش و سختی (NVH)، حدود ۶۰ میلیون یورو سرمایهگذاری کرده تا کارخانه دوم خود را در شانگهای چین تأسیس کند. این توسعه تولیدی با هدف بهرهبرداری از بازار پررونق خودروهای برقی در چین انجام میشود.(۱) این کارخانه جدید به خطوط قالبگیری پیشرفته مجهز خواهد بود که ظرفیت تولید این برند را تقریبا ۷۰ درصد افزایش خواهد داد، و انتظار میرود بهره برداری از آن در سال ۲۰۲۷ آغاز شود. مراسم افتتاح رسمی این پروژه در تاریخ ۱۴ آوریل برگزار شد.
دکتر مارتین یونگ – Dr. Martin Jung، رئیس بخش مواد عملکردی BASF گفت:
«”Cellasto®” همواره با همان اشتیاق نسبت به کیفیت و بهرهوری، ارزشی بینظیر برای تولیدکنندگان خودرو فراهم کرده است. من اطمینان دارم که این تعهد موجب تداوم موفقیت ما در بازار بسیار حیاتی خودرو چین خواهد شد.»
+ این مطلب چکیده ای از اصل انتشار یافته آن در سایت جهانی پلیمر مدیا است و اگر به مطالعه ی کل آن علاقه دارید، می توانید با انتخاب “این پیوند” اصل آن را با جزئیات و تصاویر بیشتر مطالعه کنید.
پانویس:
(۱) – برای اینکه درکی بهتر از چرایی پرداختن به “نحوه نگرش ژرمن ها به قلمرو سیاست و اقتصاد” در مقدمه داشتیم، بد نیست که این موضوع را همین جا شفاف سازی کنیم. هم اکنون با وضع تعرفه های ۱۲۵ درصدی، خودروهای برقی چینی بزرگترین بازار خود، یعنی ایالات متحده آمریکا (که حدودا یک سوم از بازار جهانی را تشکیل می دهد) را به صورت موقت از دست رفته می بینند، چون باید ۲۵ درصد بیش از قیمت تمام شده ی خودروهایشان تعرفه پرداخت کنند تا بتوانند در بازار آمریکا حضور داشته باشند، بنابراین شرکت BASF می توانست که این سرمایه گذاری را موقتا به عقب بیاندازد، اما در تحلیل آنها، این وضعیت یک وضعیت پایدار نخواهد بود و منافع بزرگ ابرسرمایه داری جهانی، پایان جنگ تعرفه ها و رسیدن به یک سازش منصفانه بین آمریکا و چین را نوید می دهد. خاصه آنکه مالک تسلا، غول تولییدکننده خودروهای برقی آمریکا، مورد تعرفه تلافی جویانه پکن واقع شده است و به عنوان یکی از اعضای کابینه ترامپ تمام مساعی خود را به کار خواهد بست که این سازش با اولویت در این صنعت هر چه سریع تر رنگ و بوی واقعیت بگیرد. در نتیجه و با توجه به اینکه خودروهای برقی، آینده صنعت حمل و نقل در میان مدت و دراز مدت خواهند بود، ژرمن ها و مدیران BASF دلیلی ندیده اند که حضور خود را در این بازار پر مصرف و سودمند در میان و درازمدت به دلیل وقوع یک سری تنش های سیاسی کوتاه مدت به تعویق اندازند و روند سرمایه گذاری خود را در این صنعت به روال طبیعی ادامه داده اند. (تاکید ما بر کلمه همواره با بولد یا ضخیم کردن آن، در ابتدای سخنان دکتر یانگ نیز اشاره به نگاه او به زمان مدنظر وی در این سرمایه گذاریست وقتی که او از کلمه “همواره” استفاده می کند.)
این مهم، شاید درسی باشد برای کسانی که در کشور برای صنایع تصمیم گیری می کنند. آنها باید بیاموزند که کشوری در نهایت می تواند در اقتصاد و سیاست از سایرین پیشی بگیرد که نگاه های کوتاه مدت ناشی از وقایع سیاسی را به کناری گذارده و منافع درازمدت ملی را در نظر گیرد. (برای نگرش درست به عدم درک فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جمعی قابل توجه از ما ایرانیان از مفهوم انباشت (به مثابه یک نوع سرمایه گذاری بلندمدت بدون سودآوری قابل توجه آنی)، شما را به مطالعه سه مقاله استاد همایون کاتوزیان در باب جامعه کوتاه مدت (کلنگی) ایرانی، ارجاع می دهم. وی در این سلسله وقایع با ذکر مصادیق عینی و تاریخی، جامعه ایرانی را یک جامعه کوتاه مدت شناسایی می کند که درکی از منافع بلندمدت ندارد و همچنان از این ستون به ستونی دیگر به دنبال فرج است و اجازه انباشت را در هیچ زمینه ای نمی دهد؛ از فرهنگ گرفته تا اقتصاد، از علوم گرفته تا رفاه و توسعه، از سیاست های داخلی گرفته تا سیاست های حاکم بر روابط منطقه ای و بین المللی این نوع نگاه به مقوله اقتصاد – سیاسی، نگاهی ضدتوسعه است که سبب می شود اهمیت سرمایه گذاری در زیرساخت ها، در عمل فاقد اولویت باشد که نتیجه آن چیزی جز کمبود (بخوانید ناترازی) در بسیاری از حوزه ها از جمله از آب، گاز، برق گرفته تا ویرانی زیست بوم کشور نیست)
نکته – شاید موارد سیاسی مذکور (جنگ تعرفه ها و … ) این پتانسیل را دارا باشند که بتوانند دارای اثراتی درازمدت و استراتژیکی باشند، اما ارتباط آنها با صنعت حمل و نقل و آینده خودروهای برقی بسیار ناچیز و نزدیک به صفر است.